" نیـــلگـون "

به رنگِ آسمـــــان ..

" نیـــلگـون "

به رنگِ آسمـــــان ..

ایجاد سایت جدید

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است


از دست رفته بود وجود ضعیف من ...




موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۰۲:۱۲
🔹🔹نیلگون 🔹🔹


صبح که از خواب بیدار شدم؛کسی خونه نبود.

خواستم دوباره بخوابم اما تلاشم برای دوباره خوابیدن بی فایده بود.از تختم بیرون اومدم و مرتبش کردم.بعد رفتم تو سالن و لباس هایی که رو مبل ها و شومینه بود رو برداشتم و هرکدوم رو سرجای خودش گذاشتم.

میخواستم صبح سرکار نرم اما نظرم عوض شد.تصمیم گرفتم که صبحونه بخورم و پیاده برم سرکار.

صبحونه رو خوردم و ظرف های تمیز رو از ظرفشویی درآوردم و به جاش کثیف ها رو چیدم.

بعدش خونه رو جارو کشیدم و لباس هامو پوشیدم تا پیاده بیام سرکار.


سر نبش کوچه مون که رسیدم استرس گرفتم.تا نکنه یوقت فلانی اونجا وایساده باشه.

از شانسم متوجه شدم که تو ماشینش نشسته.سرش پایین بود.منم سرمو انداختم پایین و قدم هامو تند کردم.ترسیدم یوقت بیاد و بگه میخوای برسونمت؟

آخرین چیزی که توی این دنیا میخواستم این بود.یه مسافتی رو طی کردم و خداروشکر خبری ازش نشد.

تقریبا مطمئن شده بودم که نمیاد..که یهو دیدم با سرعت خیلی کم از جلوم رد شد و تو فاصله ی چند متری جلوتر از من وایساد.اون که وایساد منم وایسادم.انگار یه لحظه خون به مغزم نرسید.

میخواستم برگردم برم خونه!!! اما تو یه آن تصمیم گرفتم برم اونور خیابون!

(با اینکه میشد راه خودم رو برم و هرچی پیش میاد رو مدیریت کنم اما نرفتم.یعنی نتونستم.مغزم از کنترل خارج شده بود)

رفتم اونور خیابون و قدم هامو تند کردم.صداشو شنیدم که میگفت نیلوفر خانوم! نیلوفر خانوم! 

نیمچه اخمی انداختم رو صورتم و اصلا برنگشتم.داشتم با سرعت میپیچیدم تو اولین خیابونی که بهش رسیده بودم که دیدم به شدت گاز ماشین رو گرفت و رفت تو خیابون اصلی.


از شدت استرسی که بهم وارد شده بود احساس میکردم یه سطل آب رو روی سرتا پام ریختن.

نفهمیدم بقیه راه رو چطوری اومدم ..اما بازم توی راه دیدمش..


نمیفهمم معنی این دیوونه بازی ها چیه.

نمیفهمم چرا بیخیال نمیشه.

نمیفهمم چرا متوجه جواب من نشده.

اما امیدوارم با این رفتارِ امروزم قشنگ از چشمش افتاده باشم و ازم ناامید شده باشه ...





۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۱:۳۱
🔹🔹نیلگون 🔹🔹


دیدید که بعضی وقت ها آدم چقدر حس بدی پیدا میکنه ازینکه سفره ی دلش رو پیش کسی باز کرده...؟

سفره ی دل رو پیشِ کسی که میدونی محرمِ رازه باز میکنی تا سبک بشی،اما بعدش...

بعد...سردی و سنگینی رفتارِ طرف مقابلت باعث میشه تا مدت ها احساس خفگی کنی...

اونوقت پیش خودت میگی: کاش از شدت دردِ دلم میمردم... اما لآل میشدم و حرفی نمیزدم...







۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۲:۲۸
🔹🔹نیلگون 🔹🔹


هیچوقت نمیبخشم

نه خودمو

و نه تو رو 





 




۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۸:۱۲
🔹🔹نیلگون 🔹🔹

این روزها بیشتر از هروقتی دلتنگ نیمه ی گمشده مم..

از اوایل ابان که یکی از اشناها بهم ابراز علاقه کرد(!) و گفت یک ساله دلش پیشم گیره؛این دلتنگی بیشتر شده.

چرا که ایشون اصلا هیچ تناسبی با من و معیارهای من نداشت.

بعدش شوکه از این پیشنهاد رفتم تو فاز دپرسی که چرا اونی که باید نمیاد تا منو ازین همه دلتنگی و ادمهای اشتباهی نجات بده.

با اینکه اعصابم بهم ریخته بود، اما دلش رو نشکوندم.فقط سنگ جلو پاش پرت کردم تا شاید بیخیال بشه.

جوابم حتما "نه" بود و هست.اما نمیدونم چرا اب پاکی رو دستش نریختم.فقط گفتم که قصد ازدواج ندارم تا بیخیال بشه و دیگه جواب حرفاش رو هم ندادم ! 

اونم فهمید و میدونست از قبل که کسی نیستم که بتونه به این راحتی دلمو به دست بیاره و باهام صمیمی بشه.دیگه جرات نکرد حرفی بزنه...بهم گفت میخواست قبل ازینکه از طریق خانواده اقدام کنه،نظرمو بدونه تا بقول خودش،توی عالم آشنایی مشکلی پیش نیاد.

 اما باید در اولین فرصت کامل از خودم ناامیدش کنم.. تا فکر نکنه  شاید یه روز نظرم مثبت میشه.




نیمه ی گمشده ی عزیزم.

هروقت پیدام کردی،زودتر بیا بهم بگو.نبینم توهم بیای و مثل بقیه بگی که یک ساله دلم پیشت گیره و جرات ابراز نداشتی!

نبینم انقدر دست دست کنی تا یکی دیگه بیاد دستمو بگیره و تو برگریزونای پاییز باهام قدم بزنه!


نیمه ی گمشده ی عزیزم..

ببین

صندوق قلب من پُر از عشق نابه..اگر میدونستی چه عشقی در انتظارته خیلی زودتر پیدام میکردی..


خدایا

میشه قسمت و نصیب و مراد و مقصودِ همه ی جوون ها رو خوش و خرم

نرم و نازک

درست و به موقع

با بختِ سفید و بلند

بهشون برسونی؟

میشه فاصله نیفته بین عاشق و معشوق؟

میشه فاصله ها رو کم کنی؟

میشه؟

...



۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۷ ، ۲۳:۲۳
🔹🔹نیلگون 🔹🔹

بچه ها من خیلی وقته گوشیمو آپدیت نکردم..یعنی از وقتی خریدمش تا الان آپدیت نکردم، چون میترسیدم با اپدیت کردن گوشیم اطلاعاتی که توش هست بپره ! ایا اینطوریه واقعا؟!

الان چون گوشیم  مدام ارور میده اپدیت کن؛ من میترسم این اپدیت نکردنش هم عواقب خوبی نداشته باشه!

از یه طرف هم میخواستم چند ماه بیش هارد بخرم ؛دست دست کردم نخریدم،هارد دویست و پنجاه تومنی شده هشتصد نهصد تومن..

حالا موندم این همه اطلاعات رو چیکار کنم...لپ تاپم هم لبالب پُره :(

 نکنه بخرم پس فردا دلار ارزون شه ضرر کنم؟ :/ 


بخرم یا نخرم ؟

اپدیت کنم یا نه؟


هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستم !


۱۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۷ ، ۲۳:۲۳
🔹🔹نیلگون 🔹🔹