حرف تنهایی قدیمی
اما تلخ و سینه سوزه
اولین و آخرین حرف
حرف هرروز و هنوزه ..
تنهایی شاید یه راهه
راهیه تا بی نهایـــــــت
قصه ی همیشه تکرار
هجرت و هجرت و هجرت
اما تو این راه که همراه
جز هجوم خار و خس نیست
کسی شاید باشه شاید
کسی که دستاش...قفس نیست..
حرف تنهایی قدیمی
اما تلخ و سینه سوزه
اولین و آخرین حرف
حرف هرروز و هنوزه ..
تنهایی شاید یه راهه
راهیه تا بی نهایـــــــت
قصه ی همیشه تکرار
هجرت و هجرت و هجرت
اما تو این راه که همراه
جز هجوم خار و خس نیست
کسی شاید باشه شاید
کسی که دستاش...قفس نیست..
در ای شبِ تنهایی ام ، با این همه شیدایی ام
تنها بود سازم ، دمساز و همرازم
نه همزبانی نه بخت سازگاری نه دلستانی ، نه یار غمگساری
نه دلفریبی نه مهی
ز درد هجران ، رسیده بر لبم جان
چرا تو ای شب ! نمی رسی به پایان ؟
چرا چو بختم سیهی ؟
بی خبر ز حال مایی ، ای امید جان کجایی ؟
آتش غمِ نهانم ، می زند شرر به جانم
ای بهار جاودانم
در ای شبِ تنهایی ام ، با این همه شیدایی ام
تنها بود سازم ، دمساز و همرازم
در انتظار تو دگر ، رسد چه شب ها به سحر
کشیده ای گرچه پا ز برم ، نمی روی هرگز از نظرم
به یادِ توشب ها تا به سحر ، به ماه بزم آرا می نگرم
نوای سازِ من شبانه ، طنین و بانگ این ترانه
ز سوز من بود نشانه
.
.
.
.
.
.
اگر تاحالا ترانه ش رو نشنیدید،دانلود کنید و حتما گوشِ جانتون رو بهش بسپارید..
می دونـی قـلـبـم آروم نـداره
تـو سـیـنـه مـن یـه بـی قراره
زنـجـیـرو وا کـن ز پا دیوونه من
چشم انتظارم بیا به خونه من
بیا عزیزم بیا صبرم سر اومد ...
.
.
.
.
.
.
.
.
با صدای ملکوتی بانو هایده بخوانید :) ..
مثلِ وقتی که سرِ سجاده نشستی و تو حال و هوای خودتی... که یکدفعه،،،،
الهه ی نازِ بنان از گوشی یکی از اعضای خانواده ت پخش میشه ..