پایان شب سیه سپید است؟
شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۳۷ ب.ظ
یه مرد سن و سال دار و زحمتکشی بود که سال ها تو شهرمون دستفروشى میکرد.اون ور خیابون،رو به روی پاساژ ما،بساط پهن میکرد.تو افتاب تابستون.تو سرمای زمستون.برای کسب یه لقمه نون حلال برای خانواده ش تلاش میکرد...
چقدر ازین فعل ها بعدم میاد... میگم بود چون دیگه نیست..چرا ؟ چون شهرداری بهش گفت باید بساطش رو جمع کنه؟ چرا ؟ چون کرونا اومده تجمع میشه خطرناکه...مرد بیچاره تازه چهل میلیون جنس خریده بود تا بفروشه ...
از شدت ناراحتی و بیچارگی سکته میکنه ....چند باری دکتر میره تشخیص افسردگى میدن براش! تا بنده خدا به رحمت خدا میره... چه قدر تلخ شدن اینروزا...چه اوضاع وحشتناکِ ناراحت کننده ایه..چقدر ضعیف کشی بابه تو این مملکت...
چه راحت امید کسی رو ناامید میکنند... چه راحت نون مردم رو اجر میکنند .. چه راحت... هعیییی..
۹۹/۰۵/۰۴
چقدر راحت همهمون داریم تلف میشیم...