اصلنم کولی بازی نیست.اگه ببینیدش بهم حق میدین :( + بعد نوشت: دراکولا بود ! و تو چه میدانی که دراکولا چیست؟همان حشره ی دهشتناک!
خدا جان ! خودمونیم !!
روا نبود که تو ماهِ مهمونیت ،که قراره سر سفره ت بشینیم و با هم صفا کنیم و از آرزوهامون برات بگیم،همه ی آرزوم بشه خوب شدنِ این دستِ فلک زده ها!
خب من خیلی جوونم هنوز!کلی آرزو دارم!ولی اینروزا حوصله ی هیچی رو ندارم.حتی آرزوهام.
هرروز صبح،به امید اینکه یه اشکِ ققنوس چکیده شده باشه رو دستم و اثری از سوز و درد و چرک نباشه از خواب بیدار میشم.اما زهی خیال باطل!
تازه،انگار هرروز زخمش تازه تر میشه!
کاش زخم شمشیر خورده بودم :|حداقل تکلیفم روشن بود که زخم شمشیره!! اما الان حتی به شک افتادم که نکنه اصلا حشره ای هم در کار نبوده!
نکنه یه مرض ناشناخته گرفتم!نکنه این زخم کل بدنمو بگیره و با کلی سوز و درد از دنیا برم؟!
نکنه....فلان! نکنه بسار؟!
بگذریم...!
+دوستانِ روزه دار و عابدم
لطفا دعاگوی من باشید تو این روزای عزیز
بلکه با دعاهای شما دستمون شفا گرفت و آرزوهامونم برآورده شد :)
.
.
.
بعد نوشت:بلاخره مطمئن شدم این حشره ی کوفتی چی بوده!
جهت آشنایی با "دراکولا" و آنچه بر من گذشت !!!میتونید این لینک رو مطالعه کنید.👇👇👇
دراکولا،حشره ی خونخوارِ شمال!!
انشاالله زودی خوب شه