" نیـــلگـون "

به رنگِ آسمـــــان ..

" نیـــلگـون "

به رنگِ آسمـــــان ..

ایجاد سایت جدید

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

اینجا هم خیلی واضح احساس شد..خیلی شدید....

خدایا چرا این کشور عین گهواره داره میلرزه؟؟؟

تهران تا اینجا همش سه و ساعت و نیم راهه ..اونجا بزنه انگار اینجا زده😭😭😭

.

.

.

+داریم وسایل رو جمع میکنیم تا برای چند ساعت،بریم بیرون از خونه😔

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۶ ، ۲۳:۳۹
🔹🔹نیلگون 🔹🔹


ظهر داشتم توی اینستاگرام پست های بچه ها رو میخوندم که پست سیمین توجهم رو به خودش جلب کرد ..

سیمین توی بهزیستی کار میکنه و پستش رو به بهانه ی روز جهانی معلولین نوشته بود.

با عکس و کپشنی کاملا بی ربط که بقول خودش؛ تلخی ماجرا رو کمتر کنه.


 با خوندن کپشن خون به مغزم هجوم آورد.نمیفهمم که این همه کوته فکری و تحجر توی قرن بیست و یک از کجا میاد ..


نتونستم ساکت بشینم و دیدگاهم رو براش کامنت کردم.

و بدتر! نتونستم این اعتراض رو فقط توی پیج سیمین نوشته باشم.


درسته که صدام زیاد بلند نیست اما همین که در اومده کافیه.

همین که معدود خواننده هام توی وبلاگم بخونندش و به فکر بیفتن کافیه.


هرچند میدونم سطح شعور و سواد کاربرای بیان خیلی بالاست و دیدگاهشون به مسائل عمیق و منطقیه..




این شما و این کپشن سیمین و کامنت من : 



میگه به شوهرم گفتم تو باعث شدی من معلول بشم !

خانوم سی ساله ای بود که کم شنوا و کم بینا بود.میگفت سیکل دارم و از وقتی ترک تحصیل کردم کار کردم.فروشنده بودم منشی بودم توی نونوایی کار کردم.. ولی بعد از ازدواج همسرم گفت کار نکن.

بعد گفت با بقیه زیاد ارتباط برقرار نکن.نمیخوام همسایه ها و فامیلام بدونند سمعک داری.

الان اعتماد بنفس قبل رو ندارم.

قبلا اصلا احساس نمی کردم با بقیه متفاوتم.ولی الان واقعا میترسم با بقیه حرف بزنم!

روز معلولین که گذشت.ولی یادمون باشه بعضی وقتها ما باعث معلولیت بقیه هستیم.

.

.

.

.

Niloufar:


ببخشید سیمین جان، شوهره موقع ازدواج ندیده بود شرایط همسرش رو؟! مگه نپذیرفته بود که همسرش میبینه میشنوه و حرف میزنه؛ منتهی به کمک سمعک و عینک نیاز داره؟!

مگه ندیده بود که توی اجتماعه و دست و پاش سالمه و کار میکنه؟! ارتباطش با بقیه ی مردم رو ندیده بود؟؟؟


اگه انقدر با شرایط این خانوم مشکل داشت چرا باهاش ازدواج کرد؟!

شنیدم که میگن این افراد اگر ازدواج خوبی داشته باشند، اعتماد بنفسشون بیشتر میشه، محدودیت هاشون کمتر میشه و شادتر زندگی میکنند...اما اگر آدم بدی باشه. .. میشن یکی مثل این خانوم..


میترسه که بفهمند زنش سمعک میزنه؟ ! 

خب بفهمن! مگه جنایت کرده که میخواد کسی نفهمه!

یا مگه این خانوم با سمعک زدنش به کسی آسیبی میرسونه؟؟!! یا ارزش نداشته ی اون آقا کم میشه؟؟!!


بنظر من معلول شوهر این خانومه..با این طرز تفکر زشت و تهوع آورش..

واقعا براش متاسفم ..


سیمین در جواب بهم گفت: فقر فرهنگی که شاخ و دم نداره نیلوفر.داره؟!


گفتم کاش شاخ و دم داشت ..

 درد داره سیمین ..درد ..



۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۶ ، ۱۸:۵۶
🔹🔹نیلگون 🔹🔹


در ای شبِ تنهایی ام ، با این همه شیدایی ام
تنها بود سازم ، دمساز و همرازم


نه همزبانی نه بخت سازگاری نه دلستانی ، نه یار غمگساری
نه دلفریبی نه مهی

ز درد هجران ، رسیده بر لبم جان
چرا تو ای شب ! نمی رسی به پایان ؟
چرا چو بختم سیهی ؟

بی خبر ز حال مایی ، ای امید جان کجایی ؟
آتش غمِ نهانم ، می زند شرر به جانم
ای بهار جاودانم



در ای شبِ تنهایی ام ، با این همه شیدایی ام
تنها بود سازم ، دمساز و همرازم


در انتظار تو دگر ، رسد چه شب ها به سحر
کشیده ای گرچه پا ز برم ، نمی روی هرگز از نظرم


به یادِ توشب ها تا به سحر ، به ماه بزم آرا می نگرم
نوای سازِ من شبانه ، طنین و بانگ این ترانه
ز سوز من بود نشانه

.

.

.

.

.

.


اگر تاحالا ترانه ش رو نشنیدید،دانلود کنید و حتما گوشِ جانتون رو بهش بسپارید..



۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۶ ، ۰۰:۰۳
🔹🔹نیلگون 🔹🔹


واقعیت محض ..

واقعی یت 





۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۶ ، ۲۱:۳۶
🔹🔹نیلگون 🔹🔹