" نیـــلگـون "

به رنگِ آسمـــــان ..

" نیـــلگـون "

به رنگِ آسمـــــان ..

ایجاد سایت جدید

خاطراتِ روشن

چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۸، ۰۲:۰۴ ق.ظ

چند سال پیش بود؟شش؟هفت؟

گمونم شش سال...

شب بود.با دوتا از دوستام توی اتوبوس بودیم .با کاروان رفته بودیم مشهد.توی راه برگشت یه رستوران بین راهی نگه داشته بودن.همونموقع بهمون گفتن که شام امشب با خودتونه.غممون گرفت.وسط این بیابون جز این رستوران درب و داغون و سوپرمارکت کوچیک بغلش که چیزی نیست.پیاده شدیم نماز خوندیم و نشستیم پشت میزاى رستوران.گرسنه بودیم.تصمیم گرفتیم بندری سفارش بدیم.ساندویچ ها رو کاغذ پیچ شده تحویل گرفتیم و برگشتیم تو اتوبوس جاگیر شدیم تا یوقت جا نمونیم.مشغول خوردن شدیم.نونش ازون باگت های قدیمیِ نرم بود و فوق العاده تازه و خوشمزه.چسبید..خیلی چسبید..انقدر که بعد از این همه سال مزه ش هنوز زیر زبونمه.

شب بیداری تو اتوبوس و نگاه کردن به شهرای خفته رو دوست دارم..اصلا حالِ اون شب توی اتوبوسِ سه تا دختر بیست ساله ؛که داشتن یکی یکی شهرا رو رد میکردن تا صبحِ فردا برسن شمال رو خریدارم..

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۱۹
🔹🔹نیلگون 🔹🔹

نظرات  (۱)

سفر همیشه خوبه :)) 
پاسخ:
واقعنم :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی